سید سپهر قوام الدینی // مایلی کهن، تیم امید، فردایی مبهم

مایلی کهن، چرخه مربیگری مربیان امتحان پس داده !!

خبر کوتاه بود: محمد مایلی کهن مدیر فنی تیم ملی المپیک ایران شد. می توان گفت: با درایت آقایان مسندنشین فدراسیون فوتبال المپیک ریو هم از الان دست نیافتنی می شود. آیا قرار است حسرت حضور درالمپیک ابدی شود؟آزموده را آزمودن خطا نیست؟آقایان فدراسیون نشین، عزیزان چسبیده به ورزش فوتبال که خود را تافته جدا بافته میدانید، باز هم ما ملت با تنی لرزان و چشمی گریان می بایست ، شاهد فنا شدن نسل دیگری از آینده سازان فوتبال باشیم؟ شاهکار چندی قبل وینگادای پرتغالی هنوز همانند لکه ای ننگین بر پیشانی ما موجود است هنری که فقط از بزرگواران مسندنشین فدراسیون برمی آمد.فدراسیونی که نتایج درخشان جوانان و نوجوانان در مسابقات قهرمانی آسیا نیز کارنامه ایشان را در اخذ  همه جور ناکامی بسیار وزین می نمود. تا کی دور باطل تسلسل خود را بر روی ناکامانی از جمله مایلی کهن ها وپیروانی ها وعلیدوستی خواهیم داد. پس پشتوانه سازی در این فوتبال پر از زرق وبرق بی خیر وبرکت چه جایگاهی دارد آیا نباید به فکر فردا بود؟ آیا افق فردای ما همواره باید با شکست ترسیم شود؟ فدراسیون پس از ناکامی کفاشیان تا کی بایستی بر مسند قدرت باشد ؟ووالیبال ما در جهان فدرت نمایی کند؟ امروزه با نگرش ویژه و بلند مدت وزارت ورزش و جوانان نسبت به کلیه رشته های ورزشی و عدم رسیدگی بایسته وشایسته به فوتبال ما را به ورطه سقوطی بی پایان کشانده است وآینده مبهمی را برای فوتبال ترسیم نموده است. ورزش به اصطلاح اول ما باریال های بی حساب دولتی و بیت المال هیج جز شکست تاکنون نداشته است حضور در مرحله دوم جام باشگاههای آسیا برای تیم های ما به منزله کاری بسیار سخت ودشوار تلقی می شود بیش از 20 سال از قهرمانی تیم های ما در جام باشگاههای آسیا می گذرد وصرفا جرقه ای مقطعی باعث حضور تیم های ما در مراحل پایانی شده است اما به راستی این است ظرفیت فوتبال ما؟ دور تسلسل مربیان شکست خورده در این فوتبال تا چه زمانی قرار است پا برجا باشد؟ آقای مایلی کهن تاکنون چه نتایج درخشانی در این فوتبال کسب کرده است که حال به جایگاه مدیر فنی تیم ملی امید میرسد؟ آیا دلجویی از مایلی کهن می بایست منجر به خداحافظی از المپیک ریو شود؟ تقریبا در همه رشته های ورزشی در جهان ورزش صاحب جایگاهی خاص شده ایم . در بازیهای آسیایی جوانان ، تیم های ورزشی ما خوش درخشیدند در والیبال و بسکتبال پیروزی های به حق  و ادامه دار و در بقیه رشته های ورزشی به همچنین. در فوتبال کجاییم؟آیا الان در آسیا می توانیم برای خود جایگاهی متصور باشیم. ناکام در رده تیم های پایه لیگ بسیار بی کیفیت و حتی می توان گفت ضعیف . نتیجه گرا و پر از ضعف بنیادی وساختاری . اما کعبه آمال برای تعدادی از جوان که فردای خود را در این ریخت وپاش های بی حد وحصر جست و جو می کنند . ماجرای کارت جعلی پایان خدمت که مجرمان جاعل به راحتی هر چه تمام تر معلوم نشد چه شدند؟  پس وضعیت جاعلین به کجا می آنجامد و از بابت جنبه عمومی جرم دادستان محترم چه خواهد کرد. جاعل در قانون مدنی چگونه تعریف شده است؟ در تازه ترین برنامه ریزی های عزیزان فدراسیون نشین مدیریت فنی تیم امید به آقای مایلی کهن هبه میشود تا بعد از ماجرای دعوای نامبرده با دایی ایشان کمی از شوک بیرون آمده وبه اصطلاح به همگان دهن کجی (معمول این روزهای فدراسیون نشینان) شود . نتایج تیم های لیگی آقای مایلی کهن خود گویای همه چیز است سایپا  صبای قم و ... (بدون شرح). حال تاسف بر نسل آینده ساز فوتبال ما که ایشان را به عنوان مدیر فنی بالای سرخود خواهد دید. آقای کاشانی مدیر تیم امید در بخش خبری ساعت 45/18 روز یکشنبه 30/9 به مجری خبرورزشی شبکه 3 سیما گفت: اقای کارلوس آلبرتو پریرا نیز در زمان سرمربیگری تیم ملی برزیل ، به عنوان مدیرفنی سایه آقای ماریوزاگالو را بالای سرخود می دید و در یک قیاس جالب اعلام داشتند مسئله مدیرفنی در همه جای دنیا امری طبیعی است. اما ای کاش آقای کاشانی اعلام میداشت آیا می توان آقای پریرا و زاگالو را با آقای مایلی کهن یکی دانست؟ یا باید گفت: آن کجا و این کجا.و یا به قول آقای پروین یکی از نوابغ فوتبال ما ، مدیرفنی یعنی ((کشک)).   در این راستا هر چه بگوییم کم است. بدیهی است وزارت ورزش و جوانان ودر راس آن جناب آقای دکتر گودرزی به شخصه وارد عمل شده وکشتی به گل نشسته فوتبال رابه ساحل امن رهنمون سازند . فوتبال پشتوانه سازی می خواهد فوتبال نتیجه گرایی که امروزه در باشگاههای ما اجرایی شده است یکی ازعوامل ضعفهای کلی در این ورزش پر طرفدار است . مدیران تیم های ما باری موفقیت های مقطعی نگرش مقطعی داشته وبحث فوتبال پایه را فراموش نموده ودر نهایت افق دیدشان آینده نزدیک است این یعنی ورطه سقوط ونابودی . در نهایت انتخاب آقای مایلی کهن اتفاق خوشایندی برای تیمی که قرار است آینده ساز فوتبال ما باشد نیست.(گریه کردنهای تصنعی،لباس کارگران زحمت کش شهرداری را پوشیدن و حضور در استادیوم ، مصاحبه های تند و آتشین بر علیه همه ارکان فدراسیون و ...... ) به لحاظ جایگاه حداقل می بایست مدیر فنی بتواند ضعفهای فنی را پوشش داده و مدد رسان مجموعه مربیان باشد اما حداقل اینکه کارنامه پر شکست آقای مدیر فنی مبین این قضیه نیست وشاید بتواند در نهایت روحیه شکست را به تیم تزریق نماید. محمد خاکپور سرمربی تیم شخص فهیمی است که امید میرود در صورت عدم دخالتها شاید...  .  به عنوان یک ایرانی دلسوز و عاشق فوتبال و  موفقیت میهن عزیزمان ، امید داریم بعد از 40 سال بتوانیم رنگ المپیک را ببینیم و آینده سازان ما بتوانند غیرت ایرانی را در دنیا متبلور سازند.